آيه

اهْدِنَا الصِّرَ طَ الْمُستَقِيمَ
ترجمه

(خداوندا!) ما را به راه راست هدایت فرما.
نکته ها

در قرآن مجید دو نوع هدایت مطرح شده است:
الف: هدایت تكوینى، نظیر هدایت زنبور عسل كه چگونه از شهد گلها بمكد و چگونه كندو بسازد. و یا هدایت و راهنمایى پرندگان در مهاجرتهاى زمستانى و تابستانى. آنجا كه قرآن مىفرماید: «ربّنا الّذى اعطى كلّ شىء خلقه ثم هدى»(43) بیانگر این نوع از هدایت است.
ب: هدایت تشریعى كه همان فرستادن انبیاى الهى و كتب آسمانى براى هدایت بشر است.
كلمهى «صراط»(44) بیش از چهل مرتبه در قرآن آمده است. انتخاب راه و خط فكرى صحیح، نشانهى شخصیت انسان است.
راههاى غیر الهى متعدّدى در برابر انسان قرار دارد كه او باید یكى را انتخاب كند:
* راه خواستهها و توقعاتهاى خود.
* راه انتظارات وهوسهاى مردم.
* راه وسوسههاى شیطان.
* راه طاغوتها.
* راه نیاكان و پیشینیان.
* راه خدا و اولیاى خدا.
انسان مؤمن، راه خداوند واولیاى او را انتخاب مىكند كه بر دیگر راهها امتیازاتى دارد:
الف: راه الهى ثابت است، بر خلاف راههاى طاغوتها و هوسهاى مردم و هوسهاى شخصى كه هر روز تغییر مىكنند.
ب: یك راه بیشتر نیست، در حالى كه راههاى دیگر متعدّد و پراكندهاند.
ج: در پیمودن آن، انسان به مسیر و مقصد مطمئن است.
د: در پیمودن آن، شكست و باخت وجود ندارد.
راه مستقیم، راه خداست. «انّ ربّى على صراطٍ مستقیم»(45)
* راه مستقیم، راه انبیاست. «انّك لَمِن المرسلین على صراطٍ مستقیم»(46)
* راه مستقیم، راه بندگى خداست. «و أنِ اعبدونى هذا صراط مستقیم»(47)
* راه مستقیم، توكّل وتكیه بر خداست. «مَن یعتصم باللّه فقد هُدىَ الى صراط مستقیم»(48)
* راه مستقیم، یكتاپرستى و تنها یارى خواستن از اوست.(49)
* راه مستقیم، كتاب خداوند است.(50)
* راه مستقیم، راه فطرت سالم است.(51)
انسان، هم در انتخاب راه مستقیم و هم در تداوم آن باید از خدا كمك بگیرد. مانند لامپى كه روشنى خود را هر لحظه از نیروگاه مىگیرد. «اهدنا الصّراط المستقیم»
در راه مستقیم بودن، تنها خواستهاى است كه هر مسلمان، در هر نماز از خداوند طلب مىكند، حتّى رسولاللَّهصلى الله علیه وآله و ائمّه اطهارعلیهم السلام از خداوند ثابت ماندن در راه مستقیم را مىخواهند.
انسان باید همواره، در هر نوع از كارهاى خویش، اعم از انتخاب شغل، دوست، رشتهى تحصیلى وهمسر، راه مستقیم را از خداوند بخواهد. زیرا چه بسا در عقاید، صحیح فكر كند، ولى در عمل دچار لغزش شود و یا بالعكس. پس هر لحظه، خواستن راه مستقیم از خدا، ضرورى است.
راه مستقیم مراتب و مراحلى دارد. حتّى كسانى كه در راه حقّ هستند، مانند اولیاى خداوند، لازم است براى ماندن در راه و زیادشدن نورِ هدایت، دعا كنند. «والّذین اهتدوا زادَهم هُدى»(52)
راه مستقیم، همان راه میانه و وسط است كه حضرت علىعلیه السلام مىفرماید: «الیمین و الشمال مضلّة و الطریق الوسطى هىالجادّة»(53) انحراف به چپ و راست گمراهى و راه وسط، جادهى هدایت است.
راه مستقیم یعنى میانهروى واعتدال واحتراز از هر نوع افراط وتفریط، چه در عقیده و چه در عمل. یكى در عقاید از راه خارج مىشود ودیگرى در عمل و اخلاق. یكى همه كارها را به خدا نسبت مىدهد، گویا انسان هیچ نقشى در سرنوشت خویش ندارد. و دیگرى خود را همه كاره و فعّالمایشاء دانسته و دست خدا را بسته مىداند. یكى رهبران آسمانى را همچون مردمان عادى و گاهى ساحر و مجنون معرّفى مىكند و دیگرى آن بزرگواران را در حدّ خدا مىپندارد. یكى زیارت امامان معصوم و شهدا را بدعت مىداند و دیگرى حتّى به درخت و دیوار، متوسل شده و ریسمان مىبندد. یكى اقتصاد را زیر بنا مىداند و دیگرى، دنیا و امورات آن را نادیده مىانگارد.
در عمل نیز یكى غیرت نابجا دارد و دیگرى همسرش را بى حجاب به كوچه و بازار مىفرستد. یكى بخل مىورزد و دیگرى بىحساب سخاوت به خرج مىدهد. یكى از خلق جدا مىشود و دیگرى حقّ را فداى خلق مىكند.
اینگونه رفتار وكردارها، انحراف از مسیر مستقیم هدایت است. خداوند دین پا برجا واستوار خود را، راه مستقیم معرّفى مىكند.(54) در روایات آمده است كه امامان معصومعلیهم السلام مىفرمودند: راه مستقیم، ما هستیم.(55) یعنى نمونهى عینى و عملى راه مستقیم و اسوه و الگو براى قدم برداشتن در راه، رهبران آسمانى هستند. آنها در دستورات خود دربارهى تمام مسائل زندگى از قبیل كار، تفریح، تحصیل، تغذیه، انفاق، انتقاد، قهر، صلح و علاقه به فرزند و ... ، نظر داده و ما را به اعتدال و میانهروى سفارش كردهاند.(56) جالب آنكه ابلیس در همین صراطِ مستقیم به كمین مىنشیند.(57)
در قرآن و روایات، نمونههاى زیادى آمده كه در آنها به جنبهى اعتدال، تأكید و از افراط و تفریط نهى شده است. به موارد ذیل توجّه كنید:
* «كلوا و اشربوا و لاتسرفوا»(58) بخورید و بیاشامید، ولى اسراف نكنید.
* «لا تَجعل یدك مَغلولةً الى عُنقك و لاتبسُطها كلّ البَسط»(59) در انفاق، نه دست بر گردن قفل كن - دستبسته باش - و نه چنان گشاده دستى كن كه خود محتاج شوى.
* «الّذین اذا أنفقوا لمیسرفوا و لمیقتروا و كان بین ذلك قواماً»(60) مومنان، به هنگام انفاق نه اهل اسرافند و نه اهل بخل، بلكه میانهرو هستند.
* «لا تجهر بصلاتك و لاتخافت بها وابتغ بین ذلك سبیلاً»(61) نماز را نه بلند بخوان ونه آهسته، بلكه با صداى معتدل بخوان.
* نسبت به والدین احسان كن؛ «و بالوالدین احساناً»(62) امّا اگر تو را از راه خدا بازداشتند، اطاعت از آنها لازم نیست. «ان جاهداك على انتشرك بى... فلاتطعهما»(63)
* پیامبر هم رسالت عمومى دارد؛ «و كان رسولاً نبیّاً»(64) و هم خانواده خویش را دعوت مىكند. «و كان یأمر أهله بالصّلاة»(65)
* اسلام هم نماز را سفارش مىكند كه ارتباط با خالق است؛ «اقیموا الصّلاة» و هم زكات را توصیه مىكند كه ارتباط با مردم است. «اتوا الزكاة»(66)
* نه محبتها شما را از گواهى حقّ منحرف سازد؛ «شهداء لِلّه و لو على انفسكم»(67) و نه دشمنىها شما را از عدالت دور كند. «و لا یَجرِمنّكم شَنئان قوم»(68)
* مؤمنان هم دافعه دارند؛ «أشداء على الكفار» و هم جاذبه دارند. «رحماء بینهم»(69)
* هم ایمان و باور قلبى لازم است؛ «امنوا» و هم عمل صالح. «عملوا الصالحات»(70)
* هم اشك و دعا و درخواست پیروزى از خدا لازم است؛ «ربّنا افرغ علینا صبراً»(71) و هم صبورى وپایدارى در سختىها. «عشرون صابرون یغلبوا مأتین»(72) شب عاشورا امام حسینعلیه السلام هم مناجات مىكرد و هم شمشیر تیز مىكرد.
* روز عرفه و شب عید قربان، زائر خانهى خدا دعا مىخواند و روز عید باید در قربانگاه با خون آشنا شود.
* اسلام مالكیّت را مىپذیرد، «الناس مسلّطون على اموالهم»(73) ولى اجازه ضرر زدن به دیگرى را نمىدهد و آن را محدود مىسازد. «لا ضَرر و لا ضِرار»(74)
آرى، اسلام دین یك بعدى نیست كه تنها به جنبهاى توجّه كند و جوانب دیگر را فراموش كند، بلكه در هر كارى اعتدال ومیانهروى وراه مستقیم را سفارش مىكند.43) طه، 50.
44) صراط» در قیامت نام پلى است بر روى دوزخ كه همهى مردم باید از روى آن عبور كنند.
45) هود، 56.
46) یس، 3 - 4.
47) یس، 61.
48) آلعمران، 101.
49) بنا بر اینكه الف و لام در «الصراط» اشاره به همان راه یكتاپرستى در آیه قبل باشد.
50) بنابر روایتى در تفسیر مجمعالبیان، ج1، ص 58.
51) بنابر روایتى از امام صادقعلیه السلام در تفسیر صافى، ج1، ص 86.
52) كسى كه مىگوید «الحمدللَّه ربّ العالمین الرّحمن الرّحیم...» مراحلى از هدایت را پشت سر گذارده است، بنابراین درخواست او، هدایت به مرحله بالاترى است.
53) بحار، ج 87، ص3.
54) قل انّنى هَدانى ربّى الى صراط مستقیم» انعام، 161.
55) تفسیر نورالثقلین، ج1 ص20.
56) در این باره مىتوان به كتاب اصول كافى، باب الاقتصاد فى العبادات مراجعه نمود.
57) شیطان به خدا گفت: «لاقعدنّ لهم صراطك المستقیم» اعراف، 16.
58) اعراف، 31.
59) اسراء، 29.
60) فرقان، 67.
61) اسراء، 110.
62) بقره، 83.
63) لقمان، 15.
64) مریم، 51.
65) مریم، 15.
66) بقره، 43.
67) نساء، 135.
68) مائده، 8.
69) فتح، 9.
70) بقره، 25.
71) بقره، 250.
72) انفال، 65.
73) بحار، ج2، ص 272.
74) كافى، ج5، ص 28.
پيام ها

1- همهى هستى، در مسیرى كه خداوند اراده كرده در حركتند. خدایا! ما را نیز در راهى كه خود دوست دارى قرار بده. «اهدنا الصراط المستقیم»
2- درخواست هدایت به راه مستقیم، مهمترین خواستهى یكتاپرستان است. «ایّاك نعبد... اهدنا الصراط المستقیم»
3- براى دستیابى به راه مستقیم، باید دعا نمود. «اهدنا الصراط المستقیم»
4- ابتدا ستایش، آنگاه استمداد و دعا. «الحمدللَّه... اهدنا»
5 - بهترین نمونه استعانت از خدا، درخواست راه مستقیم است. «ایّاك نستعین اهدنا اهدنا الصّراط المستقیم»